معنی فارسی duresses
B1دوئرها، شرایط یا فشارهایی که به فرد تحمیل میشود و میتواند بر رفتار او تأثیر بگذارد.
Conditions or pressures imposed on an individual that may influence their behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
متهم ادعا کرد که تحت دوئرها عمل کرده است.
مثال:
The defendant claimed he acted under duresses.
معنی(example):
دوئرها میتوانند منجر به اعمالی اشتباه تفسیر شده شوند.
مثال:
Duresses can lead to misunderstood actions.
معنی فارسی کلمه duresses
:
دوئرها، شرایط یا فشارهایی که به فرد تحمیل میشود و میتواند بر رفتار او تأثیر بگذارد.