معنی فارسی durometer

B1

ابزاری برای اندازه‌گیری سختی مواد مختلف مانند لاستیک و پلاستیک.

An instrument for measuring the hardness of materials such as rubber and plastic.

example
معنی(example):

دورومتر سختی مواد را اندازه‌گیری می‌کند.

مثال:

The durometer measures the hardness of materials.

معنی(example):

مهندسان اغلب از دورومتر برای اطمینان از کیفیت استفاده می‌کنند.

مثال:

Engineers often use a durometer to ensure quality.

معنی فارسی کلمه durometer

: معنی durometer به فارسی

ابزاری برای اندازه‌گیری سختی مواد مختلف مانند لاستیک و پلاستیک.