معنی فارسی dustour

B1

دستور، مجموعه‌ای از قواعد یا راهنما برای انجام یک کار یا فعالیت.

A set of rules or guidelines for carrying out a task.

example
معنی(example):

دستور نحوه کار جلسه را مشخص کرد.

مثال:

The dustour outlined the rules for the meeting.

معنی(example):

آنها از دستور پیروی کردند تا فرآیند به خوبی پیش برود.

مثال:

They followed the dustour to ensure a smooth process.

معنی فارسی کلمه dustour

: معنی dustour به فارسی

دستور، مجموعه‌ای از قواعد یا راهنما برای انجام یک کار یا فعالیت.