معنی فارسی dustrag
B1پارچه گرد و غبار، ابزاری برای جمعآوری گرد و غبار از سطوح.
A cloth used for dusting surfaces.
- NOUN
example
معنی(example):
او از یک پارچه گرد و غبار برای تمیز کردن قفسهها استفاده کرد.
مثال:
She used a dustrag to clean the shelves.
معنی(example):
پارچههای گرد و غبار برای نگهداری یک خانه تمیز ضروری هستند.
مثال:
Dustrags are essential for keeping a clean home.
معنی فارسی کلمه dustrag
:
پارچه گرد و غبار، ابزاری برای جمعآوری گرد و غبار از سطوح.