معنی فارسی dutched
B1دوچ کردن به فرایندی اشاره دارد که در آن مواد غذایی یا نوشیدنیها برای بهبود طعم یا بافت، تغییر شکل میدهند.
To change or process food or drink to enhance its taste or texture.
- VERB
example
معنی(example):
قهوه به سبک دوچ برای افزایش طعم آن بود.
مثال:
The coffee was dutched to enhance its flavor.
معنی(example):
آنها کاکائو را به سبک دوچ برای بهبود بافت آن کردند.
مثال:
They dutched the cocoa to improve the texture.
معنی فارسی کلمه dutched
:
دوچ کردن به فرایندی اشاره دارد که در آن مواد غذایی یا نوشیدنیها برای بهبود طعم یا بافت، تغییر شکل میدهند.