معنی فارسی duty cycles
B2مدت زمانی که یک دستگاه می‌تواند کار کند و پس از آن به استراحت نیاز دارد.
The ratio of time a machine can be operated to the total time it should be in use.
- noun
noun
معنی(noun):
The ratio between the amount of time in which the clock's signal is high and the clock's period.
example
معنی(example):
درک دوره‌های وظیفه برای عملکرد ماشین‌ها بسیار حیاتی است.
مثال:
Understanding duty cycles is crucial for machine operation.
معنی(example):
هر دستگاه یک دوره وظیفه خاص دارد که محدودیت‌های عملیاتی آن را مشخص می‌کند.
مثال:
Each device has a specific duty cycle that indicates its operational limits.
معنی فارسی کلمه duty cycles
:
مدت زمانی که یک دستگاه می‌تواند کار کند و پس از آن به استراحت نیاز دارد.
