معنی فارسی dyking

B1

داکینگ، فرآیند ساخت دایک برای کنترل و مدیریت آب در زمین‌های زراعی.

The construction of dikes or embankments to control water flow.

noun
معنی(noun):

The process of building a dike.

example
معنی(example):

داکینگ به فرایند ساخت دایک‌ها برای مدیریت آب اشاره دارد.

مثال:

Dyking refers to the process of constructing dikes to manage water.

معنی(example):

کشاورزان در این منطقه مشغول داکینگ هستند تا از محصولات خود محافظت کنند.

مثال:

Farmers in this area are busy dyking to protect their crops.

معنی فارسی کلمه dyking

: معنی dyking به فارسی

داکینگ، فرآیند ساخت دایک برای کنترل و مدیریت آب در زمین‌های زراعی.