معنی فارسی dynamised
B1دینامیک شده به معنای فعال و پویا کردن یک فرآیند یا سیستم است.
Made more dynamic or lively.
- verb
verb
معنی(verb):
To make dynamic.
معنی(verb):
To render effective.
example
معنی(example):
این روش برای نتایج بهتر دینامیک شده است.
مثال:
The approach has been dynamised for better results.
معنی(example):
این سیستم برای سازگاری با چالشهای جدید دینامیک شده است.
مثال:
The system was dynamised to adapt to new challenges.
معنی فارسی کلمه dynamised
:
دینامیک شده به معنای فعال و پویا کردن یک فرآیند یا سیستم است.