معنی فارسی dynamisms
B1پویاییها، شکلها و الگوهای حرکتی یا تغییراتی که در یک سیستم یا فرآیند وجود دارد.
The various forces and movements within a system that influence its dynamics.
- NOUN
example
معنی(example):
پویاییهای سازمان به آن کمک میکند تا به تغییرات سازگار شود.
مثال:
The dynamisms of the organization help it adapt to change.
معنی(example):
پویاییهای مختلف بر چگونگی همکاری تیمها تأثیر میگذارد.
مثال:
Different dynamisms affect how teams work together.
معنی فارسی کلمه dynamisms
:
پویاییها، شکلها و الگوهای حرکتی یا تغییراتی که در یک سیستم یا فرآیند وجود دارد.