معنی فارسی dynasties
B1سلسله به گروهی از پادشاهان یا فرمانروایان که از یک خانواده یا نسب واحد هستند و در یک دوره خاص حکومت میکنند.
A succession of rulers from the same family or line.
- noun
noun
معنی(noun):
A series of rulers or dynasts from one family.
معنی(noun):
A team or organization which has an extended period of success or dominant performance.
example
معنی(example):
این سلسلهها برای نسلهای زیادی حکومت کردند.
مثال:
The dynasties ruled for many generations.
معنی(example):
سلسلههای مختلفی به فرهنگ منطقه کمک کردهاند.
مثال:
Various dynasties have contributed to the culture of the region.
معنی فارسی کلمه dynasties
:
سلسله به گروهی از پادشاهان یا فرمانروایان که از یک خانواده یا نسب واحد هستند و در یک دوره خاص حکومت میکنند.