معنی فارسی dyschronous

B1

دیسکرونوس به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن زمان‌بندی فعالیت‌ها یا رویدادها بهم متصل نیست.

A term describing events that are not synchronized in time.

example
معنی(example):

شرایط دیسکرونوس ممکن است ارتباطات را مختل کند.

مثال:

Dyschronous conditions may disrupt communication.

معنی(example):

در سیستم‌های دیسکرونوس، رویدادها همزمان نمی‌افتند.

مثال:

In dyschronous systems, events don't occur simultaneously.

معنی فارسی کلمه dyschronous

: معنی dyschronous به فارسی

دیسکرونوس به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن زمان‌بندی فعالیت‌ها یا رویدادها بهم متصل نیست.