معنی فارسی dysoxidize

B1

اکسید کردن به طور نامناسب یا غیرموثر.

To oxidize in an ineffective manner.

example
معنی(example):

محقق قصد دارد ترکیب را برای نتایج بهتر دی‌اکسید کند.

مثال:

The researcher aims to dysoxidize the compound for better results.

معنی(example):

هنگام گرم شدن، ماده می‌تواند به سرعت دی‌اکسید شود.

مثال:

When heated, the substance can dysoxidize rapidly.

معنی فارسی کلمه dysoxidize

: معنی dysoxidize به فارسی

اکسید کردن به طور نامناسب یا غیرموثر.