معنی فارسی eak

B1

یک صدای ناگهانی و کوتاه که ناشی از درد یا ترس است.

A short cry or exclamation made in response to something surprising or painful.

example
معنی(example):

ایاک، صدایی است که وقتی کسی در درد است، ایجاد می‌شود.

مثال:

The eak is a sound made when someone is in pain.

معنی(example):

وقتی که انگشت پایش به جایی خورد، از او یک ایاک بیرون آمد.

مثال:

He let out an eak when he stubbed his toe.

معنی فارسی کلمه eak

: معنی eak به فارسی

یک صدای ناگهانی و کوتاه که ناشی از درد یا ترس است.