معنی فارسی eared

B1

دارای گوش، توصیف حیواناتی که دارای گوش های مشخص و بزرگ هستند.

Having ears; often used to describe animals with prominent ears.

example
معنی(example):

روباه دارای گوش به خاطر گوش‌های بزرگش شناخته شده است.

مثال:

The eared fox is known for its large ears.

معنی(example):

حیوانات دارای گوش بهتر از آن‌هایی که گوش ندارند، می‌شنوند.

مثال:

Eared animals can hear better than those without ears.

معنی فارسی کلمه eared

: معنی eared به فارسی

دارای گوش، توصیف حیواناتی که دارای گوش های مشخص و بزرگ هستند.