معنی فارسی earlobe
A2پارهای از گوش که در انتهای آن قرار دارد و معمولاً نرم و بافتی است.
The soft part of the outer ear, hanging down from the entrance of the ear canal.
- noun
noun
معنی(noun):
The lower, exterior, fleshy, bulbous part of the human ear.
example
معنی(example):
لوب گوش او برای استفاده از گوشوارهها سوراخ شده بود.
مثال:
Her earlobe was pierced to wear earrings.
معنی(example):
او به آرامی به لوب گوش او کشید.
مثال:
He gently tugged at her earlobe.
معنی فارسی کلمه earlobe
:
پارهای از گوش که در انتهای آن قرار دارد و معمولاً نرم و بافتی است.