معنی فارسی earshell

B1

پوششی سخت و معمولاً کوچک که در بسیاری از جانوران مانند حلزون‌ها و صدف‌ها وجود دارد و داخلی‌ترین قسمت‌های گوش را محافظت می‌کند.

A hard, often small covering found on various animals like snails and shells, protecting the inner parts of the ear.

example
معنی(example):

پوسته گوش اجزای داخلی گوش را محافظت می‌کند.

مثال:

The earshell protects the inner parts of the ear.

معنی(example):

او یک پوسته گوش زیبا را در ساحل مشاهده کرد.

مثال:

She observed a beautiful earshell on the beach.

معنی فارسی کلمه earshell

: معنی earshell به فارسی

پوششی سخت و معمولاً کوچک که در بسیاری از جانوران مانند حلزون‌ها و صدف‌ها وجود دارد و داخلی‌ترین قسمت‌های گوش را محافظت می‌کند.