معنی فارسی earshot

B2 /ˈɪɹˌʃɑt/

محدوده‌ای که صدای کسی به‌راحتی قابل شنیدن است.

The range or distance over which sounds can be heard.

noun

معنی(noun):

A distance from which sound is still audible.

مثال:

I'll row out on the lake but stay within earshot.

example

معنی(example):

مطمئن شدم که آرام صحبت کنم تا در فاصله‌ی شنیدن از دیگران نباشم.

مثال:

I made sure to speak quietly so I wouldn't be within earshot of the others.

معنی(example):

مکالمه درست خارج از محدوده‌ی شنیدن کودکان انجام شد.

مثال:

The conversation was held just out of earshot from the kids.

معنی فارسی کلمه earshot

محدوده‌ای که صدای کسی به‌راحتی قابل شنیدن است.