معنی فارسی earstone

B2

بخشی از گوش داخلی که به حفظ تعادل و حس شنوایی کمک می‌کند.

A component of the inner ear that aids in balance and hearing.

example
معنی(example):

سنگ گوش به تعادل گوش داخلی کمک می‌کند.

مثال:

The earstone helps balance the inner ear.

معنی(example):

بدون سنگ گوش، او احساس سرگیجه و ناپایداری می‌کرد.

مثال:

Without the earstone, she felt dizzy and unsteady.

معنی فارسی کلمه earstone

: معنی earstone به فارسی

بخشی از گوش داخلی که به حفظ تعادل و حس شنوایی کمک می‌کند.