معنی فارسی earthmaking

B1

زمین‌سازی به فرآیند ایجاد محیطی پایدار و مطمئن اطلاق می‌شود که در آن عناصر طبیعی و انسانی به طور هماهنگ کار می‌کنند.

The process of creating a sustainable environment through various natural and artificial methods.

example
معنی(example):

زمین‌سازی فرآیند ایجاد یک محیط پایدار است.

مثال:

Earthmaking is the process of creating a sustainable environment.

معنی(example):

مفهوم زمین‌سازی شامل استفاده از مواد طبیعی است.

مثال:

The concept of earthmaking involves using natural materials.

معنی فارسی کلمه earthmaking

: معنی earthmaking به فارسی

زمین‌سازی به فرآیند ایجاد محیطی پایدار و مطمئن اطلاق می‌شود که در آن عناصر طبیعی و انسانی به طور هماهنگ کار می‌کنند.