معنی فارسی earthtongue
B1زبان زمین، نوعی قارچ است که به طور معمول در جنگلها بر روی خاک یا زیر درختان پیدا میشود.
A type of fungus that resembles a tongue and typically grows in forested areas.
- NOUN
example
معنی(example):
زبان زمین نوعی قارچ منحصر به فرد است که در جنگلها یافت میشود.
مثال:
The earthtongue is a unique type of fungus found in forests.
معنی(example):
ما درباره زبان زمین در کلاس زیستشناسی خود یاد گرفتیم.
مثال:
We learned about earthtongue during our biology class.
معنی فارسی کلمه earthtongue
:
زبان زمین، نوعی قارچ است که به طور معمول در جنگلها بر روی خاک یا زیر درختان پیدا میشود.