معنی فارسی east-bound

B1

به سمت شرق، معمولاً در مورد وسایل حمل و نقل مانند قطار یا هواپیما به کار می‌رود.

Traveling or directed toward the east.

example
معنی(example):

قطار شرق‌رو ساعت ۵ بعد از ظهر می‌رسد.

مثال:

The east-bound train will arrive at 5 PM.

معنی(example):

آنها پرواز شرق‌رو را برای رسیدن به مقصد خود گرفتند.

مثال:

They took an east-bound flight to reach their destination.

معنی فارسی کلمه east-bound

: معنی east-bound به فارسی

به سمت شرق، معمولاً در مورد وسایل حمل و نقل مانند قطار یا هواپیما به کار می‌رود.