معنی فارسی ebon
B1 /ˈɛbən/چوب سیاه و متراکم که اغلب برای ساخت ابزارها و مبلمان استفاده میشود.
A dense black hardwood, often used in fine furniture and art.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
(now poetic) Ebony; an ebony tree.
adjective
معنی(adjective):
Made of ebony.
معنی(adjective):
Black in colour.
example
معنی(example):
هنرمند از چوب ابون برای خلق یک مجسمه زیبا استفاده کرد.
مثال:
The artist used ebon wood to create a beautiful sculpture.
معنی(example):
ابون اغلب با ظرافت و لوکس بودن در مبلمان ارتباط دارد.
مثال:
Ebon is often associated with elegance and luxury in furniture.
معنی فارسی کلمه ebon
:
چوب سیاه و متراکم که اغلب برای ساخت ابزارها و مبلمان استفاده میشود.