معنی فارسی ebonized
B2ابرنگی، به فرآیند رنگآمیزی یا تبدیل چوب به رنگ سیاه و براق اطلاق میشود که اغلب برای زیبایی و جلوههای بصری بهتر انجام میشود.
Wood that has been treated to have a black finish, often used for aesthetic purposes.
- verb
verb
معنی(verb):
To give wood the color or texture of ebony.
example
معنی(example):
مبلمان با رنگ سیاه ابرنگی شد تا ظاهری شیک پیدا کند.
مثال:
The furniture was ebonized to give it a sleek black finish.
معنی(example):
چوب ابرنگی در دکوراسیون مدرن به نظر زیبا میآید.
مثال:
Ebonized wood looks elegant in modern decor.
معنی فارسی کلمه ebonized
:
ابرنگی، به فرآیند رنگآمیزی یا تبدیل چوب به رنگ سیاه و براق اطلاق میشود که اغلب برای زیبایی و جلوههای بصری بهتر انجام میشود.