معنی فارسی eburneoid

B1

ایبورنویید، به حالتی اشاره دارد که مانند عاج است.

Having a texture or appearance similar to ivory.

example
معنی(example):

طراح یک عنصر ایبورنویید را در قطعه جواهر گنجانید.

مثال:

The designer incorporated an eburneoid element in the jewelry piece.

معنی(example):

این ماده دارای درخششی ایبورنویید است که بسیار چشمگیر است.

مثال:

This material has an eburneoid sheen that is quite striking.

معنی فارسی کلمه eburneoid

: معنی eburneoid به فارسی

ایبورنویید، به حالتی اشاره دارد که مانند عاج است.