معنی فارسی eccles.

B1

کلیسایی، اصطلاحی که به کلیساها و مسائل مرتبط با دین و مذهب اشاره دارد.

Relating to the church or clergy; ecclesiastical.

adjective
معنی(adjective):

Of or pertaining to the church.

مثال:

ecclesiastical architecture

example
معنی(example):

اصطلاح 'eccles.' معمولاً به یک کلیسا یا مسائل کلیسایی اشاره دارد.

مثال:

The term 'eccles.' often refers to a church or ecclesiastical matters.

معنی(example):

Eccles. همچنین می‌تواند به مؤسسات مذهبی به طور کلی اشاره داشته باشد.

مثال:

Eccles. can also pertain to religious institutions in general.

معنی فارسی کلمه eccles.

: معنی eccles. به فارسی

کلیسایی، اصطلاحی که به کلیساها و مسائل مرتبط با دین و مذهب اشاره دارد.