معنی فارسی echinologist
B2شخصی که به مطالعه و تحقیق در مورد اکیندرمها میپردازد.
A scientist who specializes in the study of echinoderms.
- NOUN
example
معنی(example):
یک اکیندروگشناس به مطالعه ستارههای دریایی و سایر اکیندرمها میپردازد.
مثال:
An echinologist studies sea stars and other echinoderms.
معنی(example):
اکیندروگشناس یافتههای خود را در کنفرانس زیستشناسی دریایی ارائه کرد.
مثال:
The echinologist presented her findings at the marine biology conference.
معنی فارسی کلمه echinologist
:
شخصی که به مطالعه و تحقیق در مورد اکیندرمها میپردازد.