معنی فارسی echos

B2

پژواک به معنای بازتاب صدا در یک فضای بزرگ مانند دره یا کوه است.

The reflection of sound waves off surfaces that allows sounds to be heard again.

example
معنی(example):

پژواک‌های خنده ما در دره پر شد.

مثال:

The echos of our laughter filled the canyon.

معنی(example):

کوه‌ها معمولاً پژواک‌های زیبایی از صدا ایجاد می‌کنند.

مثال:

Mountains often create beautiful echos of sound.

معنی فارسی کلمه echos

: معنی echos به فارسی

پژواک به معنای بازتاب صدا در یک فضای بزرگ مانند دره یا کوه است.