معنی فارسی eclating

B1

فرایند انفجار یا برانگیختن احساسات قوی.

An action that results in bursting or explosive outcomes.

example
معنی(example):

انفجار جلسه غیرمنتظره بود.

مثال:

The eclating of the meeting was unexpected.

معنی(example):

این روند با هیجان در حال انفجار بود.

مثال:

The process was eclating with excitement.

معنی فارسی کلمه eclating

: معنی eclating به فارسی

فرایند انفجار یا برانگیختن احساسات قوی.