معنی فارسی ecliptically

B2

به‌صورت مرتبط با مسیر اکلپتیک، بدون این که منحنی یا تعدادی شکل دیگر ایجاد کند.

In a manner relating to the ecliptic or eclipses.

example
معنی(example):

سیارات به صورت اکلپتیکال در منظومه شمسی قرار دارند.

مثال:

The planets are arranged ecliptically in the solar system.

معنی(example):

او به‌طور اکلپتیکال دربارهٔ مدارها صحبت کرد و بر ماهیت بیضوی آنها تأکید کرد.

مثال:

He spoke about the orbits ecliptically, emphasizing their elliptical nature.

معنی فارسی کلمه ecliptically

: معنی ecliptically به فارسی

به‌صورت مرتبط با مسیر اکلپتیک، بدون این که منحنی یا تعدادی شکل دیگر ایجاد کند.