معنی فارسی eco-systems

B2

مجموعه‌ای از اکوسیستم‌های مختلف که در اکوسیستم‌های جداگانه در تعامل هستند.

Collections of different ecosystems that interact with each other and contribute to biodiversity.

example
معنی(example):

اکوسیستم‌های متفاوتی در سرتاسر جهان یافت می‌شوند.

مثال:

Different eco-systems can be found all around the world.

معنی(example):

حفاظت از اکوسیستم‌ها برای تنوع زیستی بسیار مهم است.

مثال:

Preservation of eco-systems is crucial for biodiversity.

معنی فارسی کلمه eco-systems

: معنی eco-systems به فارسی

مجموعه‌ای از اکوسیستم‌های مختلف که در اکوسیستم‌های جداگانه در تعامل هستند.