معنی فارسی ecologies
B2اکولوژیها، مطالعه تعاملات بین موجودات زنده و محیط آنها و نحوه تشکیل جوامع بیولوژیکی در مکانهای متفاوت.
The complex system of relationships among living organisms and their environment in specific areas.
- NOUN
example
معنی(example):
اکولوژیهای مناطق مختلف منحصر به فرد هستند.
مثال:
The ecologies of different regions are unique.
معنی(example):
مطالعه اکولوژیها به ما کمک میکند زمین را بهتر درک کنیم.
مثال:
Studying ecologies helps us understand our planet better.
معنی فارسی کلمه ecologies
:
اکولوژیها، مطالعه تعاملات بین موجودات زنده و محیط آنها و نحوه تشکیل جوامع بیولوژیکی در مکانهای متفاوت.