معنی فارسی econometrist
C1شخصی که در زمینه اقتصادسنجی و تحلیل دادههای اقتصادی تجربه دارد.
A person who specializes in econometrics, studying economic data and trends.
- NOUN
example
معنی(example):
اقتصادسنج به دولت در مورد سیاستهای مالی مشاوره داد.
مثال:
The econometrist advised the government on fiscal policies.
معنی(example):
به عنوان یک اقتصادسنج، او بر روی پیامدهای روندهای داده تمرکز دارد.
مثال:
As an econometrist, he focuses on the implications of data trends.
معنی فارسی کلمه econometrist
:
شخصی که در زمینه اقتصادسنجی و تحلیل دادههای اقتصادی تجربه دارد.