معنی فارسی ecstasize
B1به وجد آوردن یا به شدت شاد کردن افرادی که در یک موقعیت خاص قرار دارند.
To cause someone to feel ecstatic; to delight intensely.
- verb
verb
معنی(verb):
To go into a state of ecstasy or rapture.
example
معنی(example):
رقصندگان تماشاگران را با اجرای خود به وجد میآورند.
مثال:
The dancers ecstasize the audience with their performance.
معنی(example):
خواندن او همهی حاضران را به وجد میآورد.
مثال:
Her singing ecstasizes everyone in the crowd.
معنی فارسی کلمه ecstasize
:
به وجد آوردن یا به شدت شاد کردن افرادی که در یک موقعیت خاص قرار دارند.