معنی فارسی ecthymatous
B1اکتیماوی، وصفی برای زخمها یا عفونتهایی که به شکل اکتیما ظاهر میشوند.
Adjective describing something related to ecthyma.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زخمهای اکتیما و دردناک بودند و نیاز به درمان داشتند.
مثال:
The ecthymatous lesions were painful and required treatment.
معنی(example):
وضعیت اکتیماوی او با آنتیبیوتیکها درمان شد.
مثال:
His ecthymatous condition was treated with antibiotics.
معنی فارسی کلمه ecthymatous
:
اکتیماوی، وصفی برای زخمها یا عفونتهایی که به شکل اکتیما ظاهر میشوند.