معنی فارسی ectrogenic

B2

اکتروژنتیک به عواملی اشاره دارد که می‌توانند در ایجاد ناهنجاری‌های اندامی نقش داشته باشند.

Referring to the causes or factors that lead to limb abnormalities.

example
معنی(example):

عوامل اکتروژنتیک می‌توانند به ناهنجاری‌های اندام منجر شوند.

مثال:

Ectrogenic factors can lead to limb abnormalities.

معنی(example):

جنبه‌های اکتروژنتیک توسعه برای درک این شرایط بسیار مهم هستند.

مثال:

The ectrogenic aspects of development are crucial for understanding these conditions.

معنی فارسی کلمه ectrogenic

: معنی ectrogenic به فارسی

اکتروژنتیک به عواملی اشاره دارد که می‌توانند در ایجاد ناهنجاری‌های اندامی نقش داشته باشند.