معنی فارسی ectropionized

B1

اکتروپیونیزد به وضعیتی اشاره دارد که در آن پلک به سمت خارج برگشته است.

Describes a condition where the eyelid is turned outward.

example
معنی(example):

بیمار پس از جراحی به اکتروپیونیزد تبدیل شد.

مثال:

The patient was ectropionized after the surgery.

معنی(example):

پلک‌های اکتروپیونیزد می‌توانند باعث تحریک شوند.

مثال:

Ectropionized eyelids can cause irritation.

معنی فارسی کلمه ectropionized

: معنی ectropionized به فارسی

اکتروپیونیزد به وضعیتی اشاره دارد که در آن پلک به سمت خارج برگشته است.