معنی فارسی ecumenically
B1به روشی که بر وحدت دینها یا مسیحیتهای مختلف تمرکز دارد.
In a manner that promotes unity among different churches or denominations.
- ADVERB
example
معنی(example):
کلیساها به صورت اکیومنیکالی برای خدمت به جامعه کار میکنند.
مثال:
The churches work ecumenically to serve the community.
معنی(example):
آنها به مسئله به صورت اکیومنیکالی نزدیک شدند و همه ایمانها را درگیر کردند.
مثال:
They approached the problem ecumenically, involving all faiths.
معنی فارسی کلمه ecumenically
:
به روشی که بر وحدت دینها یا مسیحیتهای مختلف تمرکز دارد.