معنی فارسی eddied
B1گردش و چرخش، به ویژه در مورد دود یا مایعات به کار میرود.
Moved in a circular or spiraling motion.
- verb
verb
معنی(verb):
To form an eddy; to move in, or as if in, an eddy; to move in a circle.
example
معنی(example):
دود در هوای خنک عصر جمعه میچرخید.
مثال:
The smoke eddied in the cool evening air.
معنی(example):
برگها در باد به دور زمین میچرخیدند.
مثال:
Leaves eddied along the ground in the wind.
معنی فارسی کلمه eddied
:
گردش و چرخش، به ویژه در مورد دود یا مایعات به کار میرود.