معنی فارسی edentalous

B1

مشخصه‌هایی که به نقص در دندان‌ها مرتبط می‌شوند، به‌خصوص در زمینه‌های پزشکی یا دندانی.

Characterized by a complete or partial absence of teeth.

example
معنی(example):

به بیمار یک وضعیت نادر ادنتالوس تشخیص داده شد.

مثال:

The patient was diagnosed with a rare edentalous condition.

معنی(example):

Traits ادنتالوس او را در صحبت کردن واضح دچار مشکل کرد.

مثال:

His edentalous traits made it difficult for him to speak clearly.

معنی فارسی کلمه edentalous

: معنی edentalous به فارسی

مشخصه‌هایی که به نقص در دندان‌ها مرتبط می‌شوند، به‌خصوص در زمینه‌های پزشکی یا دندانی.