معنی فارسی edictally
B2به صورت حکمدار، به روشی که یک حکم یا فرمان بهطور رسمی و جدی اعمال میشود.
In a manner relating to an edict; in a commanding or authoritative manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
قواعد بهطور حکمدار توسط نهاد حکومتی تعیین شد.
مثال:
The rules were imposed edictally by the governing body.
معنی(example):
او بهطور حکمدار دستورالعملها را دنبال کرد زیرا به شدت اجرا میشدند.
مثال:
She followed the guidelines edictally as they were strictly enforced.
معنی فارسی کلمه edictally
:
به صورت حکمدار، به روشی که یک حکم یا فرمان بهطور رسمی و جدی اعمال میشود.