معنی فارسی edificed

B1

ساختن یا بنا کردن، به ویژه در زمینه معماری یا هنر.

Constructed or built, especially in reference to structures or works of art.

example
معنی(example):

هنرمند یک مجسمه فوق‌العاده از سنگ مرمر ساخت.

مثال:

The artist edificed a wonderful sculpture from the marble.

معنی(example):

تمدن‌های باستانی بسیاری از ساختمان‌های چشمگیر را ساختند.

مثال:

The ancient civilizations edificed many impressive buildings.

معنی فارسی کلمه edificed

: معنی edificed به فارسی

ساختن یا بنا کردن، به ویژه در زمینه معماری یا هنر.