معنی فارسی editorialist

B2

تحلیلگر، کسی که در مورد موضوعات اجتماعی یا سیاسی تجزیه و تحلیل می‌کند.

A person who writes critical essays or opinion pieces on social or political issues.

example
معنی(example):

تحلیلگر نظرات خود را درباره رویدادهای جاری به اشتراک گذاشت.

مثال:

The editorialist shared their views on current events.

معنی(example):

بسیاری از تحلیلگران برای روزنامه‌های برجسته می‌نویسند.

مثال:

Many editorialists write for prominent newspapers.

معنی فارسی کلمه editorialist

: معنی editorialist به فارسی

تحلیلگر، کسی که در مورد موضوعات اجتماعی یا سیاسی تجزیه و تحلیل می‌کند.