معنی فارسی effable

B2

قابل بیان؛ به شرایطی اطلاق می‌شود که احساسات یا افکار به راحتی قابل توصیف هستند.

Able to be expressed in words; clearly describable.

adjective
معنی(adjective):

Able to be spoken of; able to be expressed.

example
معنی(example):

احساسات او برای او قابل بیان بود؛ او می‌توانست به راحتی آنها را بیان کند.

مثال:

Her feelings for him were effable; she could express them easily.

معنی(example):

زیبایی مناظر قابل بیان بود و همه را به حیرت واداشت.

مثال:

The scenic beauty was effable, leaving everyone in awe.

معنی فارسی کلمه effable

: معنی effable به فارسی

قابل بیان؛ به شرایطی اطلاق می‌شود که احساسات یا افکار به راحتی قابل توصیف هستند.