معنی فارسی effray

B1

ترس، وحشت یا احساس اضطراب ناشی از یک اتفاق ناگهانی.

A sudden fear or anxiety caused by an unexpected event.

example
معنی(example):

صدای بلند در میان تماشاگران ایجاد ترس کرد.

مثال:

The loud noise caused effray among the audience.

معنی(example):

ترس معمولاً در فضاهای شلوغ به وحشت منجر می‌شود.

مثال:

Effray often leads to panic in crowded spaces.

معنی فارسی کلمه effray

: معنی effray به فارسی

ترس، وحشت یا احساس اضطراب ناشی از یک اتفاق ناگهانی.