معنی فارسی egg teeth
B1دندان تخممرغ، دندانی موقتی است که جوجهها برای شکستن پوسته تخممرغ در هنگام خروج از آن دارند.
A small, sharp structure on the beak of some hatchlings that helps them break through the eggshell.
- noun
noun
معنی(noun):
A small, sharp, cranial protuberance used by offspring to break or tear through the egg's surface during hatching.
example
معنی(example):
برخی از جوجهها یک دندان تخممرغ دارند تا به آنها کمک کند از تخم خود خارج شوند.
مثال:
Some baby birds have an egg tooth to help them break out of their shell.
معنی(example):
دندان تخممرغ موقتی است و پس از جوجهکشی میافتد.
مثال:
The egg tooth is temporary and falls off after hatching.
معنی فارسی کلمه egg teeth
:
دندان تخممرغ، دندانی موقتی است که جوجهها برای شکستن پوسته تخممرغ در هنگام خروج از آن دارند.