معنی فارسی eggcups
B1بشقابهای کوچک برای سرو تخممرغ که معمولاً در مجموعههای مختلفی جمعآوری میشوند.
Plural of eggcup; small dishes to hold boiled eggs, often available in diverse styles.
- noun
noun
معنی(noun):
A small dish used to support a boiled egg while it is eaten.
example
معنی(example):
بشقابهای تخممرغ در طرحها و رنگهای مختلف وجود دارند.
مثال:
Eggcups come in various designs and colors.
معنی(example):
او بشقابهای تخممرغ عتیقهای از کشورهای مختلف جمعآوری میکند.
مثال:
She collects vintage eggcups from different countries.
معنی فارسی کلمه eggcups
:
بشقابهای کوچک برای سرو تخممرغ که معمولاً در مجموعههای مختلفی جمعآوری میشوند.