معنی فارسی egocentrically
B1به صورت خودمحور، بدون توجه به احساسات و نظرات دیگران.
In a manner that is centered around oneself; self-centered.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت خودمحور فکر میکند، با این باور که فقط نظرات او مهم است.
مثال:
He thinks egocentrically, believing only his views matter.
معنی(example):
به صورت خودمحور، او نظرات دیگران را در طول بحث نادیده گرفت.
مثال:
Egocentrically, she ignored others' opinions during the discussion.
معنی فارسی کلمه egocentrically
:
به صورت خودمحور، بدون توجه به احساسات و نظرات دیگران.