معنی فارسی egomism
B1فردی که به شدت به خودخواهی و خودمحوری اعتقاد دارد.
An excessive preoccupation with oneself; a form of self-centeredness.
- NOUN
example
معنی(example):
خودخواهی او باعث شد که نتواند دوستانی پیدا کند.
مثال:
His egomism made it hard for him to make friends.
معنی(example):
خودخواهی میتواند در دینامیک تیم ناراحتی ایجاد کند.
مثال:
Egomism can cause friction in team dynamics.
معنی فارسی کلمه egomism
:
فردی که به شدت به خودخواهی و خودمحوری اعتقاد دارد.