معنی فارسی egyptian cobra
B2یک گونه مار سمی که در مصر و نواحی اطراف آن یافت میشود.
A venomous snake species known for its hood, native to Egypt.
- NOUN
example
معنی(example):
کبرا مصری به خاطر هود مشخصهاش شناخته میشود.
مثال:
The Egyptian cobra is known for its distinctive hood.
معنی(example):
مواظب باش! کبرا مصری سمی است.
مثال:
Careful! The Egyptian cobra is venomous.
معنی فارسی کلمه egyptian cobra
:
یک گونه مار سمی که در مصر و نواحی اطراف آن یافت میشود.