معنی فارسی egyptianise

B1

مصری کردن، به کارگیری و نمایش عناصر فرهنگی مصر.

To make something reflect Egyptian characteristics.

example
معنی(example):

هنرمند تصمیم گرفت که اثرش را مصری کند.

مثال:

The artist decided to egyptianise her work.

معنی(example):

آنها می‌خواهند مواد استفاده شده در نمایشگاه را مصری کنند.

مثال:

They want to egyptianise the materials used in the exhibit.

معنی فارسی کلمه egyptianise

: معنی egyptianise به فارسی

مصری کردن، به کارگیری و نمایش عناصر فرهنگی مصر.